اقیانوس اطلس
اقیانوس اطلس \oqyānūs-e atlas\، پهنۀ آب شور که 5/ 1 از مساحت کرۀ زمین را دربر دارد و دومین اقیانوس بزرگ جهان به شمار میآید. نام این اقیانوس از اساطیر یونانی، به معنای «دریای اطلس» مشتق شده است. این اقیانوس با حوضهای Sشکل، از قطب شمال تا قطب جنوب در حدود 000‘15 کمـ امتداد دارد. وسعت اقیانوس اطلس بدون دریاهای وابستهاش، بیش از 000‘440‘82 کمـ2 است و به همراه دریاهای وابسته، به حدود 000‘460‘106 کمـ2 میرسد. میانگین ژرفای اقیانوس اطلس (بههمراه دریاهای آن) 300‘ 3 متر، و حداکثر ژرفای آن در گـودال میلـواکی ــ در فـرونشست پورتوریکو ــ 530‘8 متر است. میانگین حجم آبهای اقیانوس (بدون دریاهای وابسته) 000‘541‘ 337 کمـ3 است.
اقیانوس اطلس ازطریق دریای گرینلند و تنگۀ اسمیث به اقیانوس قطب شمال؛ ازطریق تنگۀ سوئز و مسیر میان آفریقا و قطب جنوب به اقیانوس هند؛ و بهوسیلۀ تنگۀ دریک، گذرگاه ماژلان و کانال پاناما به اقیانوس آرام میپیوندد. اطلس اگرچه بزرگترین اقیانوس جهان نیست، اما بزرگترین حوضۀ آبگیر را دارد. شیب قارههای پیرامون بهسوی اقیانوس است، ازاینرو، اطلس به نسبت دیگر اقیانوسها، آب رودخانههای بزرگتری چون سن لورنس، میسیسیپی، زئیر، ارینوکو، آمازن، لاپلاتا، نیجر، لوئار، راین، الب و رودخانههای بزرگ واردشده به دریاهای مدیترانه، سیاه و بالتیک را دریافت میکند. از مهمترین دریاهای اطلس میتوان به بالتیک، آزُف، سیاه، مرمره، مدیترانه، اژه، آدریاتیک، کارائیب، خلیج مکزیک، خلیج سن لورنس، دریای شمال و خلیجهای هادسن و بافین اشاره کرد.
پهنای اقیانوس اطلس از شرق به غرب بسیار متغیر است. پهنای آن بین نیوفاوندلند و ایرلند حدود 320‘ 3 کمـ است؛ و در عرضهای جنوبیتر به بیش از 800‘4 کمـ افزایش مییابد. کمترین پهنای آن میان جنوب غربی سنگال در غرب آفریقا و شمال شرقی برزیل در شرق آمریکای جنوبی، در حدود 575‘2 کمـ است. این پهنا به سمت جنوب بیشتر، و با سواحل ساده و بدون جزایر محدود میشود.
ویژگیهای طبیعی
وسعت
اقیانوس اطلس بهسبب شکل جغرافیایی ویژۀ خود، به دو حوضۀ شمالی و جنوبی تقسیم میگردد که استوا مرز آنها به شمار میرود. هریک از این حوضهها سیستم چرخش آب متمایزی دارند. برای تعیین حدود اقیانوس اطلس، مرزهای مختلفی را به کار میبرند و هیچ قرارداد مرزی پذیرفتهشدۀ جهانی وجود ندارد. این وضعیت در شمال اطلس بسیار پیچیدهتر است؛ چون گاهی اقیانوس قطب شمال را یکی از دریاهای وابستۀ آن به شمار میآورند.
تعیین مرز آبی اقیانوسهای اطلس و قطب شمال، اغلب به خطوط عرضی جغرافیایی متکی است؛ عرض °65 شمالی و مدار قطبی °66 و ´30 شمالی، دو مرز عمدۀ عرضیاند. همچنین روشی کمتر قراردادی برای ترسیم خطی بهسوی شرق از گرینلند تا ایسلنـد، در امتـداد بـرآمدگیهـای سطحی گرینلند ـ ایسلند، و از ایسلند تـا جزایر فارو در امتداد مرتفعات فارو ـ ایسلند، و سپس در جهت شمال از فارو در امتداد بستر نسبتاً کمعمق دشت مرتفع ورینگ تا ساحل غربی نروژ به کار گرفته شده است.
اگرچه نام اقیانوس جنوبی به آبهای پیرامونی قطب جنوب گفته میشود، اما دربارۀ مرزهای جنوبی اقیانوس اطلس ابهام کمتری وجود دارد. اطلس از شرق بهوسیلۀ نصفالنهار °20 شرقی که از دماغۀ اگلس در جنوبیترین نقطۀ آفریقا بهسوی قطب جنوب کشیده میشود، از اقیانوس هند جدا میگردد. این اقیانوس همچنین بهوسیلۀ تنگۀ برینگ بهعنوان مرزی طبیعی، و خط مصنوعی میان کیپ هُرن در جنوب آمریکای جنوبی تا جزایر شتلند در جنوب، از اقیانوس آرام متمایز میشود.
عوارض بستر اقیانوس
رشتهکوه پهناور و عرضی میانی اطلس، پدیدۀ ویژۀ بستر اقیانوس اطلس به شمار میآید. این رشتهکوه زیردریایی به طول 100‘16 کمـ و پهنای 600‘1 کمـ از ایسلند در شمال، تا نزدیکی مدار قطب جنوب در جنوب کشیده میشود و اطلس را به دو بخش شرقی و غربی، متشکل از مجموعهای از حوضههای عمیق اقیانوسی تقسیم میکند. ژرفای آب بر فراز این رشتهکوه بهطورکلی کمتر از 743‘2 متر است. این رشته که مرکز فعالیتهای آتشفشانی و زلزله است، درۀ ریفتی بزرگی در سراسر طولش دارد که پیوسته در حال گشایش است و با سنگهای گداختۀ درونی کرۀ زمین انباشته شده است. یکی از پیامدهای این فعالیت آن است که نیمکرۀ غربی، اروپا و آفریقا در حال دورشدن از یکدیگرند. این رشته در برخی مکانها به بالای سطح دریا میرسد و جزایری چون ایسلند، آزرز، سن پاول، اَسنشن، تریستان دا کونیا، گاف و بووه را شکل میدهد. همچنین دشتهای مرتفع زیرآب (برمودا، ریوگرانده)، رشتهکوهها (آنتیل جنوبی، کیتوی) و برآمدگیها (راکول و سیرالئون)، در شرق و غرب رشتهکوه میانی اطلس قرار دارند. با حرکت از رشتهکوه ناهموار میانی اطلس و نزدیکشدن به قارهها، نخست یک دشت عمیق دیده میشود و سپس سطح ملایم و موجدار برآمدگی قارهای مشاهده میگردد. برآمدگیهای شیبقارهای اطلس درنتیجۀ میلیونها سال هوازدگی، فرسایش و ذخیرۀ رسوبات رودخانهای پدید آمدهاند که ویژگی حوضۀ اطلس است. در زیر این شیبها، برخی از بزرگترین ذخایر نفت، گاز طبیعی و زغالسنگ قرار دارد.
جزایر آنتیل کوچک و ساندویچ جنوبی، جزایر قوسی ناپایدار بزرگیاند که در آنجا، ژرفترین نقاط اطلس در جوانب تند و شکافهای باریک دیده میشوند که به 600‘ 7 متر زیر سطح دریا و 3 هزار متر پایینتر از بستر حوضههای مجاور نزول مینمایند. عمقهای بیشتر از 4 هزار متر در حوضۀ کارائیب مشاهده میگردد.
جزایر
اقیانوس اطلس جزایر اندکی دارد و بیشتر آنها در منطقۀ کارائیب متمرکز شدهاند. بیشتر این جزایر از نظر ساختاری، منشأ قارهای دارند. در میان جزایر کاملاً اقیانوسی (جزایر بدون هرگونه منشأ سنگقارهای که معمولاً درنتیجۀ فعالیت آتشفشانی پدید آمدهاند) ایسلند، آزرز، اسنشن، سن هلن، تریستان دا کونیا، بووه و گاف هستند که از رشتهکوه میانی اطلس سر بر آوردهاند؛ کاناری، مادئیرا، جزایر کیپ ورده و فرناندو د نورونیا از حاشیههای قارهای آفریقا و آمریکای جنوبی برآمدهاند. جزایر آتشفشانی با نظمی متفاوت شامل دو قوس بزرگ میشوند: جزایر آنتیل کوچک و ساندویچ جنوبی. آنتیل بزرگ در کارائیب و جزایر جُرجیای جنوبی و ارکنی جنوبی در دریای اسکوشا، بخشی قارهای و بخشی اقیانوسیاند. جزایر بریتانیا، نیوفاوندلند و فالکلند و گرینلند که امتداد سپر کانادایی به شمار میآیند، نیز کاملاً منشأ قارهای دارند.
زمینشناسی
اطلس جوانترین اقیانوس جهان است. پیدایش و توسعۀ آن نظریات راندگیِ قارهای و تکتونیک صفحهای را ثابت میکند که براساس آن پانگهآ، قارۀ پهناور نخستین، در 180 میلیون سال پیش شروع به شکافتن نمود؛ این شکافت سبب جدایی نیمکرههای شرقی و غربی و گشایش حوضۀ این اقیانوس گردید. چنانکه در نقشۀ جهان دیده میشود، خطوط ساحلی قارههای آمریکای شمالی، اروپا، آمریکای جنوبی و آفریقا تقریباً بر هم منطبقاند. دیگر شباهتهای زمینشناسی و دیرینهشناسی در دو سوی اطلس ضمن اثبات نظریۀ تکتونیک صفحهای، تکامل اقیانوس اطلس را تبیین میکنند.
قطعیترین شواهد دربارۀ این نظریه در رشتهکوه میانی اطلس یافت میشود. این رشته پیامد یک منطقۀ ریفتی بزرگ از کوهها، آتشفشانها و دشتهای گسلی است. روانۀ مذاب که با خروج ماگما و گسترش بستر اقیانوس رابطه دارد، در منطقۀ ریفتی وجود دارد. مواد قشری در هر دو سوی رشتهکوه بسیار جوانتر از دشتهای مرتفع مرتبط است که بیانگر بالاآمدگی مواد از جبۀ زمین روی ستیغ رشتهکوه است. سنگهای جدید عمدتاً از گابرو، بازالت و سرپانتین (سنگ مار) تشکیل میگردند. جنبش حرکت بستر اقیانوس و نیز حرکت قارهها در جهت خلاف آن و بهسوی بیرون رشتهکوه، سبب گسترش حوضۀ اطلس به میزان حدود یک سانتیمتر تا حداکثر حدود 10 سانتیمتر در سال میشود. میانگین جهانی این پدیده 5 / 2 سانتیمتر برآورد میگردد. گسترش بستر اقیانوس آرام حتى با سرعت بیشتری از اقیانوس اطلس رخ میدهد؛ ازاینرو، گسترش کندتر بستر اقیانوس اطلس، سبب ایجاد دامنههای پرشیب رشتۀ میانی بهوسیلۀ انباشت لاوا میشود.
ویژگیهای طبیعی و زمینشناسی رشتهکوه میانی اطلس، موضوع پژوهشهای علمی بسیاری بوده است. این پژوهشها بر نظریۀ تکتونیک صفحهای متمرکز بودهاند. همچنین نظریات فرعی دیگری در رابطه با پویایی بزرگمقیاس و مراحل تکتونیکی، تأثیرات ازدست دادن حرارت و انتقال ازطریق پوستههای اقیانوسی و قارهای و نیز سرعت نسبی گسترش پوستهای، توسعه یافته است.